گروه فرهنگی مشرق؛ در طول روز چهره های فرهنگی کشور هر کدام به فراخور جایگاهشان درباره
مشکلات، دغدغه ها و فعالیت های خود با رسانه های مختلف گفتگو می کنند. در
ادامه توجه شما را به برخی مصاحبه های انجام شده فرهنگی در روز شنبه جلب می کنیم:
عبدالمحمد آیتی در طول 87 سال زندگی، خدمتهای زیادی به زبان فارسی و عربی کرد و آثار زیادی از خود به جا گذاشت. آیتی از معدود مترجمانی بود که همزمان با ترجمهی «قرآن کریم»، «نهجالبلاغه»، «صحیفهی سجادیه» و متون کهن، بنا به علاقهاش، در زمینهی ادبیات معاصر شامل شعر و داستان هم کار کرده و به مطالعهی این بخش از ادبیات نیز علاقهمند بود.این نویسنده، پژوهشگر و مترجم پیشکسوت که به تازگی از دنیا رفته است، سال 86 در دیدار از خبرگزاریایسنا، دربارهی خودش، وضعیت زبان فارسی، ترجمهی قرآن، ادبیات معاصر و جهانی شدن ادبیات ایران سخن گفته بود. که بخشی از آن مصاحبه را در ذیل می بینید:
* من با ادبیات معاصر آشنایی دارم. دربارهی نیما یوشیج در دو کتاب «منظومهی مانلی» و «در تمام طول شب» کار کردهام. به نظر من، این دو زمینه هیچ منافاتی با هم ندارند و آنها که اینگونه فکر میکنند، در اشتباهاند. اگر کسی بر ادبیات معاصر مسلط باشد، میتواند کار کند؛ به این شرط که کتابهای معاصر را از نویسندگان، شاعران و رماننویسان خوانده باشد و آنها را بشناسد.
*من از سال 40 به بعد به نوشتن نقد دربارهی شعر معاصر در مجلهی «راهنمای کتاب»، تا زمانی که تعطیل شد، پرداختم. شعر و رمان امروز را هم میخوانم. از آثار نویسندگان، مثلا «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» محمود دولتآبادی را خواندهام. آثار احمد محمود را هم از «همسایهها» تا «مدار صفردرجه» خواندهام. البته از معاصرترها کمتر مطالعه کردهام. آثار هوشنگ گلشیری را خیلی میخوانم و معتقدم او از بهترین نویسندگان ماست. از گروه شاعران هم شعر شاعرانی را که همسن و سال خودم هستند، بیشتر میخوانم. از سنتگراها مثلا شهریار و از نوگراها هم نیما را خیلی میخوانم. این خیلی جدیدها هم که دیگر شعرشان خیلی خواندن ندارد و شعر خوب کم شده است.
*من دربارهی زبان فارسی هیچ دغدغهای ندارم؛ چون آنقدر محکم و غلیظ است، که با این چیزها خللی در وجودش پیدا نمیشود. الآن ما این شعر را هنوز هم میخوانیم که «بوی جوی مولیان آید همی». این شعر بیش از هزار سال است که سروده شده؛ ولی وقتی میخوانیدش، انگار مال امروز است، یا مثلا داستان «گردآفرید» از «شاهنامه»؛ جدا از لغات مشکل این اثر. ما اینها را متوجه میشویم؛ حال آنکه در اروپا زبان کسانی مثل شکسپیر یا امثال او را دیگر امروز نمی فهمند؛ ولی ما شعر فردوسی، نظامی و یا داستان «سمک عیار» را میفهمیم و برایمان قابل درکاند.
*ادبیات ما لیاقت و شایستگی این را که جهانی شود، دارد؛ چه در داستان و چه در شعر، و چه در ادبیات قدیم و چه جدید. اتفاقا مستشرقان دربارهی ادبیات ما تحقیق کردهاند؛ مثل ادوارد براون. ادبیات ما ناشناخته نیست؛ حتا از داستانهای ما مثل «بوف کور» صادق هدایت چند ترجمه صورت گرفته است، یا از آثار صادق چوبک؛ منتها با واسطه معرفی و مطرح شدهاند؛ یعنی باید ترجمه شوند. البته زبان عربی دامنهاش وسیعتر است و کتابی که نویسندهی عرب مینویسد، خواننده دارد؛ ولی آثار ما شاید کمتر مخاطب داشته باشد.
شب گذشته 22 شهریور ماه جشن روز ملی سینما با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان سینمایی و اهالی سینما در باشگاه آبگینه تهران برگزار شد. در این مراسم علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت:
*سینمای ایران یکی از نکات برجسته و افتخارآفرین برای همه ما است. در طول 3 دهه گذشته سینمای ایران با تولید 100 ها فیلم و حضور در 100 ها جشنواره داخلی و خارجی توانست افتخارات بسیاری را برای کشور ما به همراه آورد، به همین دلیل وظیفه همه ما و به خصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که تلاش خود را برای بالندگی، شکوفایی و تقویت سینمای ایران به کار گیریم.
*امیدوارم با همکاری اهالی سینما و سایر هنرمندان از جمله هنرمندان هنرهای نمایشی، تجسمی، موسیقی و ادبیات، بتوانیم آینده درخشانی را برای فرهنگ و هنر کشور فراهم کنیم. تلاش ما این است که از بودجه و امکانات موجود استفاده کنیم و هرچه سریعتر لایحه نظام صنفی در سینما را به تصویب رسانیم.
*وی با اشاره به روز معرفی حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی بیان کرد: همان روز در جمع مدیران سینمایی اشاره کردم که همه سینماگران برای ما عزیز هستند و بین هیچ کدام از آنها فرقی وجود ندارد، در کنار هنرمندان، روزنامه ها نیز همین طور خواهند بود برای دولت یازدهم روزنامه موافق و یا مخالف فرقی ندارد و شرایط برای فعالیت آنها را فراهم می کنیم. آن چه که برای ما بیشتر از هرچیز دیگری با اهمیت است، این است که تنها به قانون اهمیت داده و به دور از سلیقه های شخصی و تنگ نظری با همه برخورد کنیم.
حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی درخصوص بازگشایی خانه سینما در روز ملی سینما که با واکنش برخی سینماگران روبرو شدگفت:
*از همان روز اول که برای کمک به سینمای کشور اعلام آمادگی کردم، به این نتیجه رسیدم که بدون حل مشکل خانه سینما برداشتن قدم های بعدی دشوار است چون باز شدن خانه سینما به مطالبه ای عمومی میان اهالی فرهنگ تبدیل شده است.
*وقتی مسأله خانه سینما مطرح شد،عده ای تلاش کردند این موضوع را سیاسی جلوه دهند. اگر اساسنامه اشکالی داشته باشد، راهکاری برای حفظ صنعت سینما در یک کشور قانونمند وجود دارد. اگر می خواستیم سینما را حفظ کنیم، این اتفاقات نباید می افتاد تا تبدیل به دستاویزی برای رسانه های بیگانه جهت مخدوش کردن چهره کشور شود.
* داشتن خانه سینما به هیچ وجه به معنای این نیست که وجود سلیقه ها و تفکرات مختلف در سینما را نقض کنیم و در تمام عرصه ها در دنیا سلیقه های متفاوت وجود دارد. باید یاد بگیریم اختلاف نظرها را در چارچوب مقررات حل کنیم و این مسائل را به عرصه سیاست نکشانیم.
* ما با دوستان در خانه سینمای شماره دو و جامعه صنفی تهیه کنندگان جلساتی داشتیم. این عزیزان بخش مؤثری از سینمای ایران هستند که در میان آنها افراد مختلفی هستند. دیدگاه ما به حاشیه بردن هیچ قشری نیست و باید درکنار یکدیگر سینما را بسازیم و پیش ببریم.
سعید معزالدین، رئیس خانه فرهنگ ایران در لاهور و کارشناسمسئول فرهنگی در حوزه بینالملل است. معزالدین از چیزی به نام خودسانسوری و محافظهکاری سخن می"گوید. که در ذیل می بینید:
*من اعتقاد دارم که برای ایران، پاکستان با تمام دنیا متفاوت است.همه ما میدانیم که ایران در پاکستان ظرفیت بالایی برای حضور دارد و نزدیکترین کشور دنیا به ایران در حال حاضر پاکستان است؛ اما این همه ماجرا نیست. ما ممکن است در خیلی از جاهای دیگر دنیا هم ظرفیت حضور داشته باشیم، اما این ظرفیتها ریشه نداشته باشد، زمانی که ریشه وجود نداشته باشد، کار شروع می شود و سپس، خیلی سریع، یا به مشکل میخورد و یا اینکه بیسرانجام میماند
*در حدود 800 سال، زبان فارسی، زبان رسمی مردم آنجا بوده است. ما در سفرنامهها می خوانیم که کسانی که خاورشناس بودند و به آن جا سفر کردند، زمانی که به دروازه های شبه قاره هند میرسیدند، با مردم فارسی زبان که تا اندازه ای هم به عربی آشنایی داشتند، روبرو می شدند و وقتی آنها را نزد حاکم آن شهر مرزی میبردند، مشاهده میکردند که زبان اداریشان، هم فارسی است.
*من تا به حال نوشتهای رسمی از دولت پاکستان مبنی بر این ندیدم که رویکرد یا حرکت ایران را نپسندیده باشند و یک ایرانی را به عنوان عنصر نامطلوب تلقی کرده باشند.از اصل حرکت فرهنگی ما در پاکستان هیچ گاه ممانعت نشده است. ممکن است که به دلایل امنیتی و برخی خطرات؛ برخی تذکرات مربوط به رفت و آمد و عبور و مرور طرح شود، اما هیچگاه در مورد حرکات فرهنگی ایران در پاکستان معذوریتی از سوی دولت پاکستان به وجود نیامده است. البته ممکن است ما خودسانسوری هایی داشته باشیم و همانها باعث شود که نتوانیم از ظرفیت هایی که وجود دارد، استفاده کنیم.اما هیچگاه مانع رسمی پیش رویمان نبوده است.